دانلود قسمت ۵ پنجم سریال قورباغه
من همیشه یه صندلی واسم کم بوده، کتم واسم تنگ بوده، کفشام برام کوچیک بوده، ساعتم خواب می مونده و من ازش جلوتر حرکت میکردم، دنیا برای من جای کوچیکیه، احساس می کنم همه جا بسته اس و نمی تونم نفس بکشم، انگار همه ی این لحظه ها رو قبلا دیدم، درختا، صدای آبشار، قورباغه ها، اونا رو زمانی میبینم که در حال مردنم ...